دنــیـایـی برای انــیـمه و اوتاکـو  

بدنامی اوتاکو ها از کجا شروع شد؟ | قاتل اوتاکو

۱۴۰۴/۰۵/۱۱ 14:56

نویسنده این مطلب: ♡چـیتـوگه سـ□ـامـا ♡
موضوع: پست های مهم • ☆ • ? پست های متفرقه • ☆ • ?

خب میخوام در مورد تسوتومو میازاکی صحبت کنم قاتل زنجیره ای ژاپنی که به قاتل اوتاکو معروف شد و این شخص نامحترم *** روی بدنامی اوتاکو ها تاثیر زیادی گذاشت... اول در مورد زندگیش و کارهایی که انجام داده میگم بعدش میریم سراغ تاثیرگذاریش روی فرهنگ اوتاکو و... *تصویر سمت چپ مربوط به این قاتل هست و تصویر سمت راست قربانی های این فرد.

تسوتومو میازاکی (Tsutomu Miyazaki) 21 آگوست 1962 در توکیوی ژاپن به دنیا اومد. خانواده اش از نظر مالی متوسط بودن پدرش توی شرکت کار می‌کرد و تو کار روزنامه بود و مادرش هم خانه دار بود. میازاکی فرد به شرت افسرده ای بود که دلیل افسردگی و منزوی بودنش به خاطر چند تا اتفاق اصلی و مهم توی زندگیش بود.

1. نقص ژنتیکی

میازاکی به خاطر نقص ژنتیکی یا به خاطر اینکه زودتر از موعد به دنیا اومد و دست هاش یک حالت غیر عادی داشتن ، مچ دست هاش بدون مفصل بود و مستقیم به پنجه ی دستش وصل شده بودن و در کل نمیتونست تمام دستش رو حرکت بده همونطور که خودش ادعا کرده ، دستاش توی مدرسه مشکلی براش ایجاد نکردن.

2. مشکلات زندگی

میازاکی با وجود نقص دستاش همیشه سعی میکرد توی مدرسه شاگرد اول و دانش آموز درس خونی باشه ، توی دوران ابتدایی و تقریبا تا اواخر راهنمایی نمرات بالایی هم داشت اما توی دبیرستان نمراتش به شدت افت کردن به طوری که از بین 56 تا دانش آموز رتبه ی 40 رو کسب کرد و به رویاش که معلم انگلیسی شدن بود نتونست برسه و نتونست وارد دانشگاه میجی بشه و بعدش تصمیم گرفت وارد یک کالج محلی و عکاس بشه. تسوتومو توی سال 1984 تصمیم گرفت برگرده پیش خانواده اش و دوباره با اون ها زندگی کنه و با اینکه خانواده ی پدریش نسل ها توی کار روزنامه بودند ولی خب میازاکی علاقه ای به این کار نشون نداد. (حتی بعد ها درباره ی انگیزه ی قتل هاش گفت: هیچ کس به من گوش نمیکرد، حتی پدر و مادرم هم صدای مرا نمی شنیدند. من همیشه نادیده گرفته میشدم.)
شما رو نمیدونم ولی این دلیل برای من اصلا قابل درک نیست =---=
طبق گفته های خود این قاتل پدر و مادرش از نظر عاطفی هیچ توجهی به میازاکی نداشتند، صرفا نیازهای مالی اون رو برطرف میکردن.. و نه تنها از طرف والدین هم توجهی بهش نمیشد بلکه خواهراش هم علاقه ای بهش نشون نمیدادند و به خاطر همین ها تصمیم به خود*کشی داشت. تنها کسی که به میازاکی علاقه و توجه نشون میداد پدر بزرگش بود که اون هم توی سال 1988 از دنیا رفت، مرگ اوجی سان (همون پدر بزرگ خودمون) باعث شد میازاکی وارد برهه ای از زندگیش بشه که این افسردگی و بیماری های روانی و انزوا طلبیش افزایش پیدا کنه. نمیدونم میدونید یا نه ولی ژاپنی ها یک رسم دارن مرده هاشون رو میسوزونند و خاکسترش رو نگه داری میکنند و میازاکی برای اینکه پدربزرگش همیشه باهاش باشه کمی از خاکستر پدر بزرگش رو خورد ( حالم بده بچه ها :---:) حالا گل بود به سبزه نیز آراسته شد توی این همچین وضعیت چیزی به خواهرش حمله کرد و مشکلاتش با خانواده اش شروع شد. مادر میازاکی برای تنبیه اون رو مجبور کرد که بیشتر بیرون از خونه کار کنه و کمتر انیمه ببینه ،میازاکی با وجود این مشکلات تصمیم به ترک خانواده اش گرفت و
همین قضایا باعث شد تا مغز میازاکی به چیزهای کثیف و ترسناکی فکر کنه و این شروع اتفاق ها بود.

فکر کنم بیش از حد در مورد زندگی این تفاله صحبت کردیم =) بریم سراغ جنایاتی که انجام داده.. قتل ها و جنایت های این بشر بین آگوست 1988 و ژوئن 1989 اتفاق افتاد ، همه ی قربانی های میازاکی یک ویژگی مشترک داشتند اونم این بود که همه ی مقتول ها بچه ها بودن به طوری که کوچیک ترین قربانی 4 سال و بزرگ ترینش 7 سال بود، بعد از دستگیری میازاکی لقب های مختلفی گرفت از جمله: قاتل اوتاکو، قاتل فرشته ها و قاتل سریالی توکیو.
میازاکی در ظاهر یک فرد آروم و منزوی به نظر میرسید از اینایی که فکر می‌کنی آزارشون به مورچه هم نمیرسه در حالی که پشت این ظاهر ذات کثیفش رو پنهون کرده بود. یکی از سرگرمیاشم این بود که برای خانواده های مقتول نامه مینوشت و توی اون نامه ها چگونگی به قتل رسیدن فرزاندانشون رو شرح می‌داد و تحقیقات پلیس هم نشون میداد همه ی خانواده های این بچه ها مزاحم تلفنی داشتند و تا بیست بار پشت سر هم بهشون زنگ زده میشد.




بریم سراغ اولین قتلی که توسط میازاکی اتفاق افتاد، مقتول دختر بچه ی 4 ساله ای به اسم ماری کانو بود =) *تصویر بالا عکس این دختر بچه هست
توی 22 آگوست 1988 و یک روز بعد از جشن تولد میازاکی، ماری در حالی که تو حیاط خونشون همراه دوستش بازی می‌کرد ناپدید شد، والدین ماری بعد از کلی جست و جو و به نتیجه نرسیدن تصمیم گرفتن با اداره ی پلیس تماس بگیرند. میازاکی بعد از دزدیدن ماری اون رو به محلی تقریبا توی غرب توکیو برد و بعد از ت*جاوز به این دختر 4 ساله اون رو به قتل رسوند و جسدش رو زیر پل رها کرد. پلیس ها هنوز نتونسته بودن جسد این دختر رو پیدا کنند، میازاکی بعد از مدتی وقتی که بدن دختر بیچاره در حال فاسد شدن بود به محل قتل برگشت و دست و پای ماری رو قطع کرد و اونها رو برداشت و به عنوان یادگاری و با خودش برد.
میازاکی جسد رو سوزوند، تبدیل به خاکستر کرد و اون رو توی یک جعبه گذاشت به همراه دندون ها و عکس هایی از لباس ماری و یک نامه و برای خانواده ماری فرستاد. میازاکی بخش هایی از بدن قربانی ها رو توی خونه و اتاقش نگه داری میکرد.

تقریبا دو ماه بعد از اولین قتلی که انجام داد یعنی 3 اکتبر 1988 وقتی که توی یک جاده ی روستایی رانندگی میکرد دختر 7 ساله ای به اسم ماسامی یوشیزاوا رو دزدید و بهش پیشنهاد داد که اون رو به مقصدش برسونه و متاسفانه قبول کرد. میازاکی ماسامی رو به همون مکانی که ماری رو کشته بود برد و اون رو هم همونجا به قتل رسوند.بعد از ت*جاوز به جسد این بچه ، جسدش رو رها کرد و دوباره همون کارهای قبلی رو انجام داد و به خانواده ی مقتول لباس ها و نامه فرستاد. سومین قتل دوباره دو دو ماه بعد از آخرین قتل یعنی 12 دسامبر 1988 اتفاق افتاد، میازاکی اریکا نامبای 4 ساله رو در حالی که میخواست از خونه دوستش به خونشون برگرده دزدید، اون رو به زور سوار ماشین کرد و به پارکینگی در ناگوری بود و بعد از عکس گرفتن از بدن بر*هنه ش اون رو به قتل رسوند و دست و پای بچه بیچاره رو از پشت بست و گذاشت توی صندوق عقب ماشینش بعد لباس هاش رو توی یک جنگل رها کرد و جسد رو توی پارکینگ مجاور انداخت که سه روز بعد پیدا شد. آخرین قتل توی 6 ژوئن 1989 اتفاق افتاد، میازاکی ، آیاکو نوموتو 5 ساله رو متقاعد کرد تا اجازه بده ازش عکس بگیره، بعد از عکس گرفتن اون رو به داخل ماشین خودش برد و با قتل رسوند، جسدش رو توی صندوق عقب ماشین گذاشت و جسد رو به خونه اش برد و بعد از (بچه ها واقعا اینجا که رسیدم احساس میکنم دیگه نمیتونم پست رو ادامه بدم) کارهای جن*سی که انجام داد از بقایای جسد فیلم و عکس گرفت و اون رو مثله کرد و تنه جسد رو داخل قبرستون و سرش رو در تپه های اطراف انداخت، حتی دست های جسد رو پیش خودش نگه داشت ، خون و گوشت اون رو خورد، و از ترس اینکه پلیس جسد رو پیدا کنه به همون قبرستونی که جسد رو انداخته بود رفت و بقایای جسد رو داخل کمدش گذاشت.

این هیولا چطور دستگیر شد؟

بلاخره هیچ ماهی پشت ابر نمیمونه توی 23 ژوئیه 1989 میازاکی رفت بود سراغ طعمه بعدی توی پارک هاچیوجی ، دو دختر رو دید و موفق شد خواهر کوچیک تر رو از خواهر بزرگ ترش جدا کنه و در حالی که مثل همیشه داشت عکسبرداری میکرد از دختر، پدر دختر خوشبختانه سر رسید و با میازاکی درگیر شد، میازاکی فرار کرد و وقتی میخواست بره ماشینش رو از پارکینگ بگیره توسط پلیس ها دستگیر شد چون پدر دختر عاقل بود و سریع با پلیس تماس گرفته بود. بعد ها در اتاق تسوتومو 5763 نوار ویدیویی پیدا شد که حاوی انیمه های هنتای و خشونت آمیز و کلی مانگاهای اینطوری بود و بین اون ها فیلم های ویدیویی و عکس از قربانی ها وجود داشت.

محاکمه میازاکی هم توی 30 مارس 1990 انجام شد و بیشتر صحبت های این بشر چرت و پرت بود مثلا میگفت یک منِ دیگه منو مجبور کرده این کار ها رو انجام بدم، یا اینکه کلیی نقاشی های عجیب و غریب میکشید و ادعا می‌کرد این RAT MAN (مرد موشی) این کار ها رو انجام داده.

محاکمه 7 سال طول کشید، طبق قانون ژاپن کسانی که دارای سلامت عقل نیستند مجازات نمیشن و افرادی هم که معلولیت دارن حق دریافت تخفیف توی مجازاتشون رو دارن در کل سه تیم روان پزشکی اومدن روش تحقیق انجام دادن و هر سه ادعاهای مختلفی داشتند یکیشون میگفت اسکیزوفرنی داره اونی یکی میگفت دو قطبیه و.... اما دادگاه در نهایت قبول نکرد و اون در 14 آوریل 1997 به اعدام محکوم شد و اجرای این حکم به دلایل مختلف در 17 ژوئن 2008 اتفاق افتاد. ( تشکر فراوان از دولت ژاپن ^--^)

*انیمه ها و خرت و پرت هایی که داخل اتاق میازاکی وجود داشت

این پست وبلاگ فکر کنم از همه متفاوت تر و دلخراش تر بود :( تسوتومو میازاکی تاثیر بزرگی روی فرهنگ اوتاکو گذاشت و یکی از هولناک ترین جنایت های ژاپن رو رقم زد، بعد از دستگیری اون همه نسبت به کلمه اوتاکو و خود اوتاکو وحشت پیدا کردند و از اون به بعد گفتن این کلمه توهین و وحشت رو به همراه داشت تا بعد ها که گذشت انیمه یک چیز جهانی شد و تاثیرات منفی اون کم کم از بین رفت ولی خب تا الان هم باز کارهای میازاکی فراموش نشده و مردم ژاپن ممکن هست اون تصورشون از بین نرفته باشه چون توی انیمه های جدید هم شما ممکنه دیده باشید که به شوخی میگن اوتاکویی چیزی هستی؟ و این فرد تاثیرات منفی عمیقی رو روی این کلمه گذاشت... @--@ و کلی نقد نسبت به انیمه دیدن وسواس گونه انجام شد... حتی گفتن انیمه میتونه باعث ایجاد رفتارهای ضد اجتماعی بشه که بعد ها البته در این مورد صحبت ها و نقد های زیادی انجام شد...خلاصه که میازاکی با میازاکی خیلی فرق داره =) هایائو میازاکی مرد بزرگ دنیای انیمه با این تسوموتو میازاکی کارها و تاثیراتی که روی دنیای انیمه گذاشتن زمین تا آسمون با همدیگه فرق داره ^---^ امیدوارم از این پست خوشتون اومده باشه چون واقعا سرش چندین ساعت وقت گذاشتم XD پس خوشحال میشم نظرتون رو توی کامنت ها بگید D:

نظر شما راجب میازاکی چیه؟ @---@

تا پست بعدی جانه مینا >~<






برچسب ها: قاتل اوتاکو ? میازاکی تسوتومو ?
𝔹𝕪:ℕ𝕐𝕏



1 2 3 4 5